بدون عنوان
امروز یک شنبه 6 دی 94 هست.من نشسته بودم از دور یسنا رو زیر نظر داشتم. رفت زیپ کیف بابایی رو باز کرد کلاه رو در آورد و سریع پوشیدش بعد دوید تو اتاق پیش بابا که نشونش بده
یسنا اول که اسم خودشو یاد گرفته بود میگفت یس. اما الان میگه نسا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی